ترس.. مرا اینگونه باور کن... کمی تنها ، کمی بی، کمی از یادها رفته... آخرین مطالب آرشيو وبلاگ
نويسندگان برچسب:, :: 13:2 :: نويسنده : Mohammad sadeghi
آن ها که آزارت می دهند، سرانجام به خود آسیب می زنند. ... و اگر بخت مدد کند، تماشاگرشان خواهی بود !
برچسب:, :: 22:48 :: نويسنده : Mohammad sadeghi
از مـــرگ نمیترســـــم.. برچسب:, :: 1:7 :: نويسنده : Mohammad sadeghi
از این تسلیم اجباری به این تقویم تکراری ...
تموم عمرو بخشیــدم ، من از ترس تو ترسیـدم !
برچسب:, :: 23:57 :: نويسنده : Mohammad sadeghi
هر که خوبی کرد زجرش میدهندهر که زشتی کرد اجرش میدهندباستان کاران تبانی کرده اندعشق را هم باستانی کرده اندهرچه انسانها طلایی تر شدندعشق ها هم مومیایی تر شدنداندک اندک عشق بازان کم شدندنسلی از بیگانگان آدم شدند برچسب:, :: 23:54 :: نويسنده : Mohammad sadeghi
قبل از ازدواجپسر:بلاخره موقش شد،خیلی انتظار کشیدم.دختر:می خوای از پیشت برم!پسر:حتی فکرشم نکن!دختر:دوستم داری؟!!!پسر:البته!هر روز بیشتر از دیروز!دختر:تا حالا بهم خیانت کردی؟!پسر:نه، برا چی می پرسی؟دختر:منو می بوسی؟پسر:معلومه هر موقع که بتونم.دختر:منو می زنی؟پسر:دیونه شدی؟من همچین آدمیم؟!دختر:می تونم بهت اعتماد کنم؟پسر:بله.دختر:عزیزم.حالا برای بعد ازازدواج متن رو از پایین به بالا بخون!!!!!!! برچسب:, :: 23:58 :: نويسنده : Mohammad sadeghi
تــنهـــ ــا نــشستــ ــهای ,چـــ ــای می نـــوشی ،و بــ ــغـــض می کــنی ،هیــ ــچ کــ ــس تــ ــو را بــ ــه یـــاد نـــ ـمــی آوردایــ ــن هـــ ــمــه آدم روی کــهکــشـــ ــان به ایـــ ــن بــ ــزرگی ؛هیــ ــچ کــ ــس تــ ــو را بــ ــه یـــاد نـــ ـمــی آورد !!!!
برچسب:, :: 22:27 :: نويسنده : Mohammad sadeghi
هر چقدر می خواهی اشتباه کن !ولی یک اشتباه را دو بار تکرار نکن!..........زیراخطا کردن یک کار انسانی است !ولی تکرار آن کار انسان نیست !اما ، به یاد بسپار ؛گاهی انجام یک اشتباه تمام عمر ما را به باد می دهد !پس، در انتخاب اشتباه هم دقت کن
برچسب:, :: 22:6 :: نويسنده : Mohammad sadeghi
ختر کوچولو و پدرش از رو پلي ميگذشتن.پدره يه جورايي مي ترسيد، واسه همين بهدخترش گفت: «عزيزم، لطفا دست منو بگير تا نيوفتي تو رودخونه.» دختر کوچيک گفت:> «نه بابا، تو دستِ منو بگير..» پدر که گيج شده بود با تعجب پرسيد:چهفرقیمیکنه؟!!!!!؟؟؟؟دخترک جواب داد: «اگه من دستت را بگيرم واتفاقي واسه م بيوفته، امکانش هست کهمن دستت را ول کنم. اما اگه تو دستمنو بگيري، من، با اطمينان، ميدونم هراتفاقي هم که بيفوته، هيچ وقت دست منوولنمي کني.»در هر رابطه ی دوستی ای، ماهیت اعتماد به قید و بندهاش نیست، به عهد و پیمان هاش هست. پس دست کسی روُ که دوست داری رُو بگیر، به جای این که توقع داشته باشی اون دست تو رُو بگیره..
برچسب:, :: 22:6 :: نويسنده : Mohammad sadeghi
ختر کوچولو و پدرش از رو پلي ميگذشتن.پدره يه جورايي مي ترسيد، واسه همين بهدخترش گفت: «عزيزم، لطفا دست منو بگير تا نيوفتي تو رودخونه.» دختر کوچيک گفت:> «نه بابا، تو دستِ منو بگير..» پدر که گيج شده بود با تعجب پرسيد:چهفرقیمیکنه؟!!!!!؟؟؟؟دخترک جواب داد: «اگه من دستت را بگيرم واتفاقي واسه م بيوفته، امکانش هست کهمن دستت را ول کنم. اما اگه تو دستمنو بگيري، من، با اطمينان، ميدونم هراتفاقي هم که بيفوته، هيچ وقت دست منوولنمي کني.»در هر رابطه ی دوستی ای، ماهیت اعتماد به قید و بندهاش نیست، به عهد و پیمان هاش هست. پس دست کسی روُ که دوست داری رُو بگیر، به جای این که توقع داشته باشی اون دست تو رُو بگیره..
برچسب:, :: 22:6 :: نويسنده : Mohammad sadeghi
ختر کوچولو و پدرش از رو پلي ميگذشتن.پدره يه جورايي مي ترسيد، واسه همين بهدخترش گفت: «عزيزم، لطفا دست منو بگير تا نيوفتي تو رودخونه.» دختر کوچيک گفت:> «نه بابا، تو دستِ منو بگير..» پدر که گيج شده بود با تعجب پرسيد:چهفرقیمیکنه؟!!!!!؟؟؟؟دخترک جواب داد: «اگه من دستت را بگيرم واتفاقي واسه م بيوفته، امکانش هست کهمن دستت را ول کنم. اما اگه تو دستمنو بگيري، من، با اطمينان، ميدونم هراتفاقي هم که بيفوته، هيچ وقت دست منوولنمي کني.»در هر رابطه ی دوستی ای، ماهیت اعتماد به قید و بندهاش نیست، به عهد و پیمان هاش هست. پس دست کسی روُ که دوست داری رُو بگیر، به جای این که توقع داشته باشی اون دست تو رُو بگیره..
برچسب:, :: 18:51 :: نويسنده : Mohammad sadeghi
سکوت و صبوری آدمها روبه حساب ضعف و بی کسی شون نذارید !شاید هنوز به چیزهایی پایبندند، چیزهایی که شما یادتون نمیاد ...
برچسب:, :: 15:54 :: نويسنده : Mohammad sadeghi
دلتنگی یعنیشماره ات را پاک کرده امو هر شماره غریبیبه شوق اینکهتویی خوشحالم می کند …. چقدردلتنگ حضورت هستم ؛کاش تصویرتنفس می کشید …
برچسب:, :: 15:54 :: نويسنده : Mohammad sadeghi
دلتنگی یعنیشماره ات را پاک کرده امو هر شماره غریبیبه شوق اینکهتویی خوشحالم می کند …. چقدردلتنگ حضورت هستم ؛کاش تصویرتنفس می کشید …
برچسب:, :: 15:54 :: نويسنده : Mohammad sadeghi
دلتنگی یعنیشماره ات را پاک کرده امو هر شماره غریبیبه شوق اینکهتویی خوشحالم می کند …. چقدردلتنگ حضورت هستم ؛کاش تصویرتنفس می کشید …
برچسب:, :: 13:18 :: نويسنده : Mohammad sadeghi
رفیق : این همسرته ؟پسر : نه رفیق : پس کیه ؟پسر : زندگیمه ..! M
برچسب:, :: 18:0 :: نويسنده : Mohammad sadeghi
از پیرمرد و پیرزنی پرسیدند :شما چطور 60 سال با هم زندگی کردید؛گفتند : ما متعلق به نسلی هستیم که؛وقتی چیزی خراب می شد؛تعمیرش می کردیم نه تعویضش ...!
برچسب:, :: 10:48 :: نويسنده : Mohammad sadeghi
آخر پاییز شد ، همه دم می زنند از شمردن جوجه ها !! بشمار ، تعداد دل هایی را که به دست آوردی ... بشمار ،تعداد لبخند هایی که بر لب دوستانت نشاندی ... بشمار ، تعداد اشک هایی که از سر شوق و غم ریختی ... فصل زردی بود ، تو چقدر سبز بودی ؟! جوجه ها را بعدا با هم میشماریم برچسب:, :: 10:47 :: نويسنده : Mohammad sadeghi
سازنده ترین کلمه" گذشت" است... آن را تمرین کن.پر معنی ترین کلمه" ما" است...آن را بکار ببند.عمیق ترین کلمه "عشق" است... به آن ارج بنه.بی رحم ترین کلمه" تنفر" است...از بین ببرش.سرکش ترین کلمه" هوس" است...بآ آن بازی نکن.خود خواهانه ترین کلمه" من" است...از ان حذر کن.ناپایدارترین کلمه "خشم" است...ان را فرو ببر.بازدارترین کلمه "ترس"است...با آن مقابله کن.با نشاط ترین کلمه "کار"است... به آن بپرداز.پوچ ترین کلمه "طمع"است... آن را بکش.سازنده ترین کلمه "صبر"است... برای داشتنش دعا کن.روشن ترین کلمه "امید" است... به آن امیدوار باش.ضعیف ترین کلمه "حسرت"است... آن را نخور.تواناترین کلمه "دانش"است... آن را فراگیر.محکم ترین کلمه "پشتکار"است...آن را داشته باش.سمی ترین کلمه "غرور"است... بشکنش.سست ترین کلمه "شانس"است... به امید آن نباش.شایع ترین کلمه "شهرت"است... دنبالش نرو.لطیف ترین کلمه "لبخند"است...آن را حفظ کن.حسرت انگیز ترین کلمه "حسادت"است... از آن فاصله بگیر.ضروری ترین کلمه "تفاهم"است... آن را ایجاد کن.سالم ترین کلمه "سلامتی"است... به آن اهمیت بده.اصلی ترین کلمه "اطمینان"است... به آن اعتماد کن.بی احساس ترین کلمه "بی تفاوتی"است... مراقب آن باش.دوستانه ترین کلمه "رفاقت"است... از آن سوءاستفاده نکن.زیباترین کلمه "راستی"است... با ان روراست باش.زشت ترین کلمه "دورویی"است... یک رنگ باش.ویرانگرترین کلمه "تمسخر"است... دوست داری با تو چنین کنند؟موقرترین کلمه "احترام"است... برایش ارزش قایل شو.آرام ترین کلمه "آرامش"است... به آن برس.عاقلانه ترین کلمه "احتیاط"است... حواست را جمع کن.دست و پاگیرترین کلمه "محدودیت"است... اجازه نده مانع پیشرفتت بشود.سخت ترین کلمه "غیرممکن"است... وجود ندارد.مخرب ترین کلمه "شتابزدگی"است...مواظب پلهای پشت سرت باش.تاریک ترین کلمه "نادانی"است...آن را با نور علم روشن کن.کشنده ترین کلمه "اضطراب"است...آن را نادیده بگیر.صبورترین کلمه "انتظار"است... منتظرش باش.بی ارزش ترین کلمه "انتقام"است... بگذاروبگذر.ارزشمندترین کلمه "بخشش"است... سعی خود را بکن.قشنگ ترین کلمه "خوشروئی"آست... راز زیبائی در آن نهفته است.تمیزترین کلمه "پاکیزگی"است... اصلا سخت نیست.رساترین کلمه "وفاداری"است... سر عهدت بمان.تنهاترین کلمه "گوشه گیری"است...بدان که همیشه جمع بهتر از فرد بوده.محرک ترین کلمه "هدفمندی"است... زندگی بدون هدف روی آب است..... و هدفمندترین کلمه "موفقیت"است... پس پیش به سوی آن....برچسب:, :: 1:38 :: نويسنده : Mohammad sadeghi
دختر: بابا میشه برم خونه دوستم درس بخونیم؟
برچسب:, :: 1:36 :: نويسنده : Mohammad sadeghi
به چشمی اعتماد کن که به جای صورت به سیرت تو می نگرد ، به دلی دل بسپار که جای خالی برایت داشته باشد و دستی را بپذیر که باز شدن را بهتر از مشت شدن بلد است برچسب:, :: 1:32 :: نويسنده : Mohammad sadeghi
می خواهم خودکشی کنم؛ برچسب:, :: 1:30 :: نويسنده : Mohammad sadeghi
روزی دختری حین صحبت با پسری که عاشقش بود، پرسید: «چرا دوستم داری؟ واسه چی عاشقمی؟» - ثابت کنی؟ نه! من میخوام دلیلتو بگی! برچسب:, :: 15:54 :: نويسنده : Mohammad sadeghi
من میترسم از این آدما ! پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
|
|||
|